یادگیری معکوس حلقة گمشده در آموزش ادبیات دانشگاهی
کد مقاله : 1145-6LITERATURECONF (R1)
نویسندگان
مرتضی قاسمی *
گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
چکیده مقاله
یادگیری معکوس به عنوان روشی نوین در آموزش، جایگاه قابل توجهی در بهبود فرآیند یاددهی و یادگیری دارد که متأسفانه در آموزش ادبیات فارسی کمتر به آن پرداخته شده است. این روش با تغییر نقش معلم و دانش‌آموز و انتقال بخشی از فرآیند آموزش به فضای خارج از کلاس، امکان افزایش تعامل، تمرکز روی تحلیل متون ادبی و تقویت مهارت‌های انتقادی را فراهم می‌کند. جان برگمن و اَرون سَمز در سالهای 2006- 2007 به شکل هدفمند و اصولی این رویکرد را در آموزش و پرورش آمریکا گسترش دادند و پس از آن انجمن بین‌المللی فناوری در آموزش و پرورش با بیش از صد هزار عضو در صدد ایجاد ارتباط، طراحی و پشتیبانی از این رویکرد برآمد. رابرت تالبرت و بسیاری از همکاران او اینک از این روش در آموزش دانشگاهی استفاده می‌کنند. متاسفانه در ایران به دلیل کمبود آگاهی و جزیره‌ای بودن آموزش کمتر به این رویکرد پرداخته شده است. نبود کاربرد گسترده و مطالعه عمیق در این زمینه، جای خالی مهمی در نظام آموزش ادبیات فارسی ایجاد کرده است که می‌تواند با پژوهش و توسعه بیشتر، به ارتقای کیفیت آموزش این رشته کمک کند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به تعریف، مزایا، چالش‌ها و لزوم اقدامات لازم در زمینة یادگیری معکوس اختصاص یافته است.
کلیدواژه ها
یادگیری معکوس، آموزش دانشگاهی، زبان و ادبیات فارسی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی