عوامل بی‌علاقگی دانش‌آموزان به دستور زبان فارسی و راهکارهای بهبود آن
کد مقاله : 1139-6LITERATURECONF (R2)
نویسندگان
سعیده قندی *1، هما مولائی2، مهدی صفری3
1دانشگاه فرهنگیان. پردیس حضرت معصومه س، قم
2موسسه آموزش عالی دانشستان
3دانشگاه پیام نور ساوه
چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه آموزش دستور زبان فارسی و علل بی‌علاقگی دانش‌آموزان متوسّطۀ اوّل به این مبحث انجام شد. برای این منظور، مواد پژوهشی از طریق تحلیل محتوای کتاب‌های فارسی پایه‌های هفتم، هشتم و نهم آماده شد. این مواد شامل بخش‌های دانش‌ زبانی، مثال‌ها، فعالیّت‌ها و تمرین‌های دستوری این کتاب‌ها بود. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی‌تحلیلی بوده و داده‌ها به دو روش کتابخانه‌ای و میدانی گردآوری شد. در بخش کتابخانه‌ای، مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش بررسی گردید و در بخش میدانی، پرسش‌نامه‌ای روا و پایا در اختیار تمام دبیران زبان و ادبیّات فارسی متوسّطۀ اوّل شهرستان ساوه توزیع شد. این پرسش‌نامه عوامل بی‌علاقگی درس دستور را در پنج مؤلفۀ مربوط به دانش‌آموزان، دبیران و شیوه تدریس، محتوا و ساختار کتاب درسی، زمان و شرایط تدریس و عوامل خانوادگی و محیطی بررسی کرد. تحلیل داده‌ها با بهره‌گیری از آمار توصیفی و آزمون‌های استنباطی در نرم‌افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که بی‌علاقگی یادگیری دستور زبان فارسی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که شدت و اولویّت آن‌ها متفاوت است. بیشترین مانع یادگیری، زمان و شرایط تدریس و کمترین میانگین مربوط به محتوا و ساختار کتاب‌های درسی است. یافته‌ها حاکی از آن است که ارتقای یادگیری درس دستور و علاقه‌مند کردن دانش‌آموزان به این مهم نیازمند اقدامات چندجانبه است: بازنگری در زمان‌بندی و حجم تدریس، بهبود شیوه‌ها و مهارت‌های تدریس معلّمان، بازطراحی محتوای کتاب‌های درسی و جلب مشارکت فعّال خانواده‌ها. با این رویکرد جامع، دستور زبان می‌تواند از جایگاهی حاشیه‌ای به یک مهارت کاربردی و پایدار برای دانش‌آموزان تبدیل شود.
کلیدواژه ها
دستور‌ زبان فارسی، تحلیل کتاب درسی، فارسی متوسّطۀ اوّل، بی‌علاقگی دانش‌آموزان به مبحث دستور
وضعیت: پذیرفته شده